-
عناوین مقاله
۱۰ تا از مهمترین دلایل شکست استارت آپها
- ۱-پاسخ ندادن به نیازهای بازار
- ۲-نداشتن انعطاف
- ۳-نداشتن شبکه ارتباطی
- ۴-تیم ضعیف
- ۵-نداشتن هم بنیانگذار
- ۶-قیمت گذاری اشتباه
- ۷-بیتوجهی به بازخوردها
- ۸-واقع بین نبودن هنگام طراحی بوم کسب و کار
- ۹- چالشهای حقوقی
- ۱۰-فرسودگی شغلی
اینترنت پر از مقالههای مربوط به پیشرفت و داستان استارتآپهای موفق است؛ اما در اصل همهی استارتاپها به موفقیت نمیرسند و تعداد زیادی از استارتآپها در میان راه دلسرد میشوند و ایدههایشان محکوم به شکست میشود. دلیل این که چرا بعضی از استارتآپها شکست میخورند به اندازهی دانستن راههای موفقیت آنها، مهم است. چون این دلایل به شما نشان میدهد که چه عواملی میتواند باعث شکست استارتاپتان شود.
۱۰ تا از مهمترین دلایل شکست استارت آپها
۱-پاسخ ندادن به نیازهای بازار
ایده شما چقدر میتواند به نیاز بازار پاسخ بدهدو مشتریان خودش را راضی نگه دارد؟
وقتی که شما با نیازهای بازار آشنا نباشید، محصول شما نتواند نیازهای مشتری را برطرف کند یا مخاطبی در بازار نداشته باشد، استارتآپ موفقی نخواهید داشت. این که یک ایده خوب برای شروع استارتآپ داشته باشید مهم است اما مهمتر از آن این است که بدانید آیا بازار جایی برای ایده شما دارد؟
بهتر است قبل از عملی کردن ایده خود، بازار را آنالیز کنید. مخاطبان خود را در نظر بگیرید و ببینید که آیا محصول شما، در زمان تولید، به فروش خواهد رفت و سودی خواهد داشت؟ در این مرحله میتوانید از مشاوران کسب و کار کمک بگیرید.
۲-نداشتن انعطاف
انعطاف نداشتن یا نداشتن سرعت کافی یکی از آن مواردی است که میتواند استارتآپ شما را با شکست مواجه کند.
وقتی ایدهای را عملی میکنید و در همان ابتدای کار متوجه میشوید که ایده به اندازه کافی خوب نبوده باید به سرعت تغییر مسیر دهید و ایدهی بهتری را جایگزین آن کنید. ادامه دادن کار روی یک طرح و استراتژی بد، هم پولهای شما را تمام میکند و هم انگیزه کارمندانتان را برای ادامه کار از بین میبرد. یادتان باشد که در نقطهای که متوجه شدید، ایده شما درست کار نمیکند، سریع کار روی آن را متوقف کنید و به سراغ استراتژی جایگزین و بهتری بروید.
توجه کنید که منظور از انعطاف داشتن، تغییر مسیر دائمی نیست. «تغییر مسیر» نباید راهکار اول شما برای مواجهه با مشکل پیش آمده باشد. اول از همه سعی کنید تا مشکل را برطرف کنید یا طرح خود را تکمیل کنید اما در نهایت اگر راهی برای بهتر کردن اوضاع نداشتید، تغییر مسیر میتواند سرمایه و تیم شما را نجات دهد.
۳-نداشتن شبکه ارتباطی
بیشتر کسانی که استارتآپ آنها شکست خورده است از مسئلهای مشترک به عنوان دلیل شکست خود یاد میکنند: نداشتن شبکه ارتباطی و نبود سرمایه گذار
نداشتن ارتباط با صاحبان سرمایه به این معنی است که احتمالا شما در جذب سرمایه گذار برای استارتآپ خود با مشکل رو به رو خواهید شد و این در نهایت منجر به تامین نشدن منابع مالی شما میشود.
صاحبان سرمایه در حوزه کاری خود را بشناسید، با آنها ارتباط برقرار کنید و از کمک خواستن از آنها نترسید. همهی ابعاد کاری خود را با آنها در میان بگذارید و نظرشان را بپرسید. بوم کسب و کار خود را با آنها به اشتراک بگذارید تا در جریان تمام مراحل کار قرار بگیرند. گاهی اوقات یک سرمایه گذار خوب میتواند یک استارتآپ را از شکست حتمی نجات دهد.
۴-تیم ضعیف
وقتی با افرادی صحبت میکنیم که استارتآپ آنها شکست خورده، بیشتر اوقات با جملاتی مثل «ای کاش از اول یک مدیر فناوری استخدام میکردم» یا «ای کاش سراغ یک مدیر مارکتینگ خوب میرفتم» رو به رو میشویم. ضعیف بودن یا کامل نبودن تیم، یکی از دلایلی است که صاحبان کسب و کارها از آن به عنوان دلیلی برای شکست استارتآپ یاد میکند.
یک تیم خوب درست کنید و تمرکز خود را روی استخدام افرادی بگذارید که برای کار شما ارزش قائل هستند، با شما همسو هستند و دغدغههای کاری شما را درک میکنند. اگر فکر میکنید که بخشی از تیم شما ضعیف است، مشکل را بررسی کنید و اگر لازم بود نیروی جدیدی استخدام کنید.
۵-نداشتن هم بنیانگذار
اگر خودتان بنیانگذار کسب و کارتان هستید یکی دیگر از مواردی که باید در بررسی تیم در نظر داشته باشید، خود شما هستید! آیا در همه زمینههایی که یک بنیانگذار باید مهارت داشته باشد، ماهر هستید؟ آیا زمان کافی برای رسیدگی به تمام کارها را دارید؟ آیا میتوانید همزمان بخش فنی، مالی و مارکتینگ را تحت نظر داشته باشید؟ اگر فکر میکنید که در زمینهای استعداد کافی ندارید یا فرصت مدیریت همزمان کارها شما را ندارید، بهتر است که سراغ یک همبنیانگذار بروید. گاهی اوقات یک همبنیانگذار خوب دقیقا کسی است که میتواند استارتآپ شما را از شکست نجات دهد.
۶-قیمت گذاری اشتباه
تعیین یک قیمت برای محصول نهایی که هم بتواند مشتریان را راضی نگه دارد و هم استارتآپ را به مرحله سوددهی برساند، کار بسیار حساسی است.
مرز میان رضایت مشتری و سوددهی محصول را رعایت کنید و مراقب قیمت نهایی محصولی که به بازار عرضه میکنید باشید. این قیمتگذاری همانقدر که میتواند شما را به موفقیت نزدیک کند، میتواند منجر به شکست استارتآپ شما هم بشود.
۷-بیتوجهی به بازخوردها
خیلی از بنیانگذارها فکر میکنند که تا زمان آماده سازی نهایی محصول نباید آن را در اختیار مشتریان اولیه قرار داد. چون اغلب از دزدیده شدن ایده یا به اندازه کافی خوب نبودن محصول، میترسند و از تست اولیه آن خودداری میکنند. این یکی از اشتباهاتی است که میتواند زیان بزرگی به کسب و کار شما وارد کند.
تعدادی محدودی از محصول اولیه را عرضه کنید. از مشتریان اولیه خود بخواهید بعد از استفاده از محصول نظرات خود را با شما در میان بگذارند. بررسی این نظرات بیشتر اوقات به شما این فرصت را میدهد که مشکلات محصول را شناسایی و برای عرضه نهایی آنها را برطرف کنید.
۸-واقع بین نبودن هنگام طراحی بوم کسب و کار
یکی از دلایل شکست استارتآپها، کم دقتی و رویاپردازی هنگام نوشتن بوم کسب و کار است. وقتی بنیانگذار در مورد آینده استارتآپ خود واقع بین نباشد، بوم کسب و کاری طراحی میکند که در مرحله اجرا کارآمد نیست.
بسیاری از بنیانگذاران فکر میکنند همین که محصول جالبی برای عرضه به بازار دارند برای جذب مشتری کافی است، اما کیفیت و جدید بودن محصول فقط در جذب مشتری اولیه کمک کننده است او برای جذب مشتری در دراز مدت و تبدیل مشتری اولیه به مشتری وفادار، کافی نیست. در نتیجه یک بار دیگر بوم کسب و کار خود را به دقت بررسی کنید و در صورت نیاز از یک کارشناس هم کمک بگیرید.
۹- چالشهای حقوقی
یک استارتآپ میتواند با یک ایده ساده شروع شود اما بهتر است بدانید که حتی ایدههای بسیار ساده هم پیچیدگیهای حقوقی خود را دارند. تمام ایدههایی که برای شروع یک استارتآپ به ذهن شما میرسد، ابعاد حقوقی و قانونی دارد که اگر به آنها آگاه نباشید منجر به شکست کسب و کارتان خواهد شد.
اگر به مسائل حقوقی مسلط نیستید، بهتر است قبل از شروع کار و هزینه کردن منابع مالی، با یک وکیل یا حقوقدان در مورد زوایای قانونی ایده خود مشورت کنید.
۱۰-فرسودگی شغلی
تعادل برقرار کردن بین زندگی و کار یکی از نکاتی است که موسسهای استارتآپ بیشتر اوقات در آن دچار مشکل میشوند. از بین رفتن مرز بین زندگی و کار باعث میشود تا صاحب کسب و کار دچار فرسودگی شود. زمانی که نتوانید با تمرکز و ذهن باز به سراغ چالشها بروید، نمیتوانید برای مدیریت آنها راهکار درستی پیدا کنید.
همین مسئله میتواند یک چالش ساده را تبدیل به یک شکست بزرگ در کسب و کار کند چون بدون داشتن روان سالم، نمیتوانید تمرکز مورد نیاز برای عبور از چالشها را داشته باشید.
فراموش نکنید که کسب و کارهای زیادی از بین رفتهاند تا ما از بررسی تجربهی شکست آنها به این نکات مهم برسیم. پس با دقت و به کار گرفتن تجربه دیگران، کسب و کار خودتان را به سمت موفقیت پیش ببرید.
اگر شما هم تجربهای از شکست در یک کسب و کار دارید، آن را در کامنتهای همین پست با ما به اشتراک بگذارید تا دیگران هم بتوانند از تجربه شما استفاده کنند.